راهکاری بینشی جهت رهایی از تمایلات نفسانی و شهوات...!

دنیا برای این است که تو در آن، ابعاد مختلف شخصیت و روحت را به طور مساوی و متوازن، پرورش  داده و رشد و نمو دهی؛ توجه کردن به یک بُعد از روح(بُعد خواسته های نفسانی)، این یعنی شکست تو در زندگی(بُعدی که بیش از پیشرفت، زمینه های پَسرفت را در انسان باصطلاح متمدن امروز بوجود آورده)؛ جوان امروز در اثر دوری از معنویت واقعی، زندگی سخت و دشواری رو پشت سر میگذرونه(بگذریم از اینکه اسمش رو هم میذاره حال کردن و خوش بودن)؛ چرا؟

اکسیر اعظم و معجونی شگفت انگیز برای روح!

ما عمل، زیاد داریم ولی...ولی خدایی که فردای قیامت، اعمالمون رو نقد و بررسی می کنه، خیلی بصیرانه و دقیق نگاه میکنه؛ آیا چادر می پوشم به خاطر اینکه زیباتر شوم؟ یا برای اینکه کسی به من تعرُّض نکند؟ یا به این دلیل که در چشم دیگران، عزیز و محترم بشوم؟ یا چون همه دوستان و اطرافیانم محجبه اند، من هم می خواهم مثل آنها باشم؟ یا به این علت که اصلا حجاب داشتن را دوست دارم، لذا خودم را از نامحرم حفظ می کنم؟ آیا منِ پسر، به نامحرم نگاه نمیکنم و به قدر ضرورت با او صحبت میکنم و...؛ به خاطر اینکه روحم و قلبم آسیب می بیند و لذت معنویت را از من می گیرد؟ یا برای اینکه در چشم قوم و خویش و در و همسایه و دوستان، من را به عنوان یک پسر باحیا بشناسند و از عزت و احترام خاصی برخوردار شوم؟(ادامه رو برو)

چه کنیم گناه نکنیم؟

  به هر چه فکر کنی و خیال تو به هر جا برود، همان می شوی و همان جا خواهی رفت...!

اگر واقعا دلسوز سرنوشت و عاقبت خودت هستی؛ اگرپاک شدن از رذائل و پلیدی های اخلاقی، دغدغه ی توست؛ اگر در به در، دنبال راه فرار از افکار شیطانی هستی؛ اگر نتیجه ی گناه را برای خودت، مثل عسل، شیرین و لذت بخش و خوش عاقبت، نمی دانی ...؛ بیا که نکته ای برایت به هدیه آرده ام:

راه حل درمان ایمان ضعیف من...

  اگه پست قبلی رو نخوندی، برو بخون، بعدش بیا این مطلب...؛                            

   آی کسی که از دست خودت خسته شدی!!! آی جوون مومنی که عاشق زندگی و حیات پاک و نورانی هستی ولی هوای نفس، راه رو واسه تو تنگ کرده!!! آی عزیزی که دوست داری بعد از مرگ، وقتی آقات علی علیه السلام رو ملاقات می کنی سربلند باشی ولی الان توی همین دنیا، توی همین امتحان های زندگیت و در مبارزه با شهواتت کم میاری(خودم رو می گم)؛ اگه واقعا به این رسیدی که تمام لذت های کامل و شیرین توی این راهه و این رو درک کردی که عشق واقعیت باید کی باشه(نه عشق های بادکنکی کوچه و خیابون و اینترنتی)؛ پس...داداش خوبم! بیا که با هم، همدردیم... بیا دستمون رو به هم بدیم و دنبال حقیقت باشیم؛ بیا بی راهه نریم؛ بیا که قلب و دل من و تو خیلی واسه خدا ارزش داره؛ خدا خیلی واسش قیمت گذاشته، ارزون ندیم... اگه واقعا مرد این میدون هستی یاعلی بگو...؛