علیرضا اولیائی(طلبه)

سلام علیکم! در حد توان، در خدمت بزرگوارانی که سوالات و شبهات اعتقادی (کلامی) و احکام(فقهی) و اخلاقی دارند، هستیم؛ با آدرس اینستای (a.shia313) یا تلگرام(a-shia313) هم میتونیم با هم، در ارتباط باشیم...، راستی! با امتیاز و لایک دادنتون، مشخص می کنید که مطالب وب، چقدر مفید بوده است. شاداب، پر انرژی، خنده رو و سالم باشید...یاعلی

علیرضا اولیائی(طلبه)

سلام علیکم! در حد توان، در خدمت بزرگوارانی که سوالات و شبهات اعتقادی (کلامی) و احکام(فقهی) و اخلاقی دارند، هستیم؛ با آدرس اینستای (a.shia313) یا تلگرام(a-shia313) هم میتونیم با هم، در ارتباط باشیم...، راستی! با امتیاز و لایک دادنتون، مشخص می کنید که مطالب وب، چقدر مفید بوده است. شاداب، پر انرژی، خنده رو و سالم باشید...یاعلی

نگاهی عاشقانه...!

دوشنبه, ۲۳ بهمن ۱۳۹۱، ۱۱:۳۱ ق.ظ

                

دانشجوی ترم دوم بود؛
صبح زود، در حالی که هوا تازه، رو به روشنایی میگذاشت، قدم زنان در پیاده روِ خیابانی خلوت، می رفت، که ناگهان...!
دختر جوان و زیبایی را مقابل خود دید...
چشم های پسر جوان به نگاه های دلبرانه ی دختر، گره خورده بود...
هیچ کس جز آن دو نفر، شاهد ماجرا نبود؛
افکار مختلف، از خیابانِ فکرِ پسرِ جوان، به سرعت عبور می کردند...
گویا ضربان قلبش، بیشتر و سریعتر از همیشه می زد...
در پیاده روی خیابان شهر، در یک طرف، آن پسرِجوان بود و در سوی دیگر دو چشم دلربایی قرار گرفته بود که مُژه های سرمه ای رنگش با پیچشی ماهرانه، او را به سوی دختر جوان، دعوت می کرد؛
دلِ پسر، مانند آهنربایی شده بود که طعم جذب شدن را داشت می چشید...که ناگهان پسرجوان...!!!

نگاهِ دلفریبانه اش را شکسته و به زمین دوخت...
سپس به راهش ادامه داد و رفت
...
(ما مِن مسلمٍ ینظرُ إمرأهً أول رمقهٍ ثم یغضٌ بصرَه إلا أحدث اللّه تعالی له عبادهً یَجدُ حَلاوَتَها فی قلبه)(میزان الحکمه/ح20282)
(هیچ مرد مسلمانی نیست که نگاهش به زنی بیفتد و چشم خود را پایین بیندازد، مگر اینکه خدای تعالی به او توفیق عبادتی دهد که شیرینی آن را در دل خویش بیابد)                    

                                                                                      

نظرات  (۵)

۲۳ بهمن ۹۱ ، ۱۳:۴۹ مهدی قاسمی
با سلام
خیلی خوب و دلربا نوشتید
همین سبک و همین ایده ها طوفانی به پا خواهند کرد
به شرط صبر و صبر و صبر
یا حق
۲۵ بهمن ۹۱ ، ۱۴:۰۲ ع. اولیایی
علیک سلام
ممنون داداش همسنگرم/با دعای خالصانه دوستان و با عنایات پدر دلسوز و عزیزمان امام زمان عجل الله فرجه که همیشه از احوال شیعیانشان اطلاع دارند امیدوارم بتوانم از این به بعد نقش موثری در این جبهه داشته باشم و لبخندشادی را بر روی ماه مادرم فاطمه زهراسلام الله علیها بنشانم...
۰۵ اسفند ۹۱ ، ۱۸:۲۲ کنیز حضرت زهرا سلام الله علیها
اتفاقا به خلاف آقا مهدی قاسمی من اصلا با این متن موافق نیستم , ممکنه نوع الفاظ و جمله بندی ها و توصیف ها زیبا باشن اما اصلا ارتباطی بین رفتار اول و دوم پسر نیست
چطور کسی که نگاهش رو دوخته بود به چشمان زیبا و دلربا یکدفعه رفتارش عوض شد و چشمش رو دوخت به زمین به گونه ای این تغییر رو بیان کردی که اصلا قابل باور نیست و با خواندش کسانی که گرفتار این مسئله در جامعه هستن اصلا باهاش ارتباط برقرار نمی کنن اتفاقا آنقدر زیبایی کشش نگاه ها رو بیان کردی که اصلا انگیزه ای برای کار دوم نمی ماند باید انگیزه های قوی برای کار دوم رو مطرح می کردید همانطور که زیبایی ها و انگیزه های کار اول را مطرح کردید
در ضمن کسی که می خواد این کار رو ترک کند باید از تدبیرهای قبل از نگاه اول شروع کرد تا زمینه های لغزش رو عوض کرد
آره ممکنه نظر شما درست باشه ولی دو حالت داره:
1)یا اون پسر جوون، خیلی مذهبی و امام زمانیه، که راه خودش رو میکشه میره و با یک مبارزه با نفس جانانه، توی دلش با خدای عزیز، معامله می کنه و رد میشه بدون هیچ نگاهی
2)ولی اگه یه جوونی نگاهش افتاد و اتفاقا لغزش و گناهی را با استمرار نگاهش مرتکب شد این چی؟
پسر جوون قصه ی ما از این دسته ی دوم بود که داشت به خطا می رفت ولی ظرافت داستان همین جا بود که ناگهان متذکر خدا می شود و از ادامه اش صرف نظر می کند و شما از کجا می فرمایید که این کار، اصلا باور کردنی نیست/ ولی حرفتون درسته که انگیزه ای برای قطع نگاه نمی ماند ولی این به معنی نفی کلی انگیزه نیست بلکه کار را سخت تر می کند/و درست فرمودید که بایدانگیزه های قوی برای کار دوم را مطرح می کردم/ممنونم از شما
با تشکر از کنیز حضرت زهراسلام الله علیها
البته که سختی کار همینجاست که شخصی بعد جذب نگاهی به خاطر تذکاری همه چیز را به زیر پا نهد خود را رها نماید و فرار از منجلابها هنر مردان خداست . پیشگیری قابل تقدیر و در اولویت هم که باشد نفی لزوم وجود چنین قدرتی را نمی کند که بسی به آن نیازمندیم ...

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی