علیرضا اولیائی(طلبه)

سلام علیکم! در حد توان، در خدمت بزرگوارانی که سوالات و شبهات اعتقادی (کلامی) و احکام(فقهی) و اخلاقی دارند، هستیم؛ با آدرس اینستای (a.shia313) یا تلگرام(a-shia313) هم میتونیم با هم، در ارتباط باشیم...، راستی! با امتیاز و لایک دادنتون، مشخص می کنید که مطالب وب، چقدر مفید بوده است. شاداب، پر انرژی، خنده رو و سالم باشید...یاعلی

علیرضا اولیائی(طلبه)

سلام علیکم! در حد توان، در خدمت بزرگوارانی که سوالات و شبهات اعتقادی (کلامی) و احکام(فقهی) و اخلاقی دارند، هستیم؛ با آدرس اینستای (a.shia313) یا تلگرام(a-shia313) هم میتونیم با هم، در ارتباط باشیم...، راستی! با امتیاز و لایک دادنتون، مشخص می کنید که مطالب وب، چقدر مفید بوده است. شاداب، پر انرژی، خنده رو و سالم باشید...یاعلی

آقا رضا داوودی، طلبه ای نمونه!

شنبه, ۱۹ مهر ۱۳۹۳، ۱۲:۳۳ ق.ظ

                           

                          

پارسال تقریبا در چنین روزهایی بود که ما طلبه ها با تعدادی از رفقای دیگه، برای دهه محرم، توفیق پیدا کرده بودیم که واسه تبلیغ بریم زاهدان؛

یکی از روزا که از ماموریت تبلیغی به اردوگاه فاطمة الزهرا(سلام الله علیها)(واقع در زاهدان) برگشته بودم(جهت تجدید قوا)، متوجه شدم اوضاع، کمی مشکوک میزنه؛

یکی از رفقا رو دیدم که از کنارم رد شد و احساس کردم مثل همیشه بهم سلام نکرد(کمی توی خودش بود)؛

طولی نکشید که رفتم توی اتاق و پس از چند لحظه خبری رو که انتظار شنیدنش رو نداشتیم، شنیدیم!...

فقط یک خبر ناگهانی مثل خبر درگذشت آقا رضا داودی (در یک سفر تبلیغی به مناطق محروم)لازم بود تا فضای حوزه را منفجر کنه؛

چیزی که هیچکس حتی فکرش را هم نمی کرد، آن هم درمورد آقا رضا!

آقا رضایی که همه دوسش داشتن و خنده های بر لب و نشاط همیشگی اش رو هیچکس فراموش نمیکنه!!!

آقا رضایی که در عین دوستی، استاد علمی و اخلاقی همه بود (از کوچیک گرفته تا بزرگ، از حوزوی گرفته تا غیرحوزوی و...)

آقا رضایی که داشت پله پله میرفت به سمت مقصدی که کمتر طلبه ای با اون جدیت و پشتکار میتونه بره!

آقا رضایی که همه ی رفقای مدرسه ای بعنوان مشاور امین خودشون باهاش درد و دل میکردن و جواب میگرفتن ( با این که آقا رضا حتی سن زیادی هم نداشت ولی اعجوبه بود)

آقا رضایی که علومی رو که یاد میگرفت، قورتشون میداد، اونوقت میرفت سراغ مطلب بعدی؛

آقا رضایی که قابل وصف نیست و کلماتم نمیتونه چنین طلبه آرمانی رو درخودش بگنجونه!

آقا رضایی که آرمان طلبگی رو خونده بود و هدف خودش قرارش داده بود...؛

آقا رضایی که زیر دست پدر و مادری تربیت شده بود که بعد از فوت فرزندشون صبر را به زانو در آوردند؛

 

آقا رضا اصلا گویا مال اینجا نبود؛

دلش جای دیگه ای پَر می زد...؛ آخرشم به مراد دلش رسید...؛ شایدم خدا خیلی دیگه بیشتر از این، طاقت تحمل دوری آقا رضا رو نداشت؛

راستی فراموش کردم بگم!

آقا رضا هنوز تازه، سطح یک حوزه اش رو تموم کرده بود و به تازگی رفته بود حوزه علمیه قم و فقط 2 ماه از زندگی متاهلی سر خونه رفته شون میگذشت...؛

برای آشنایی بیشتر با این بزرگوار، مطالعه کتاب "سفیر" نوشته آقای فیروزه چی و دیدن مستندی که به همین نام درباره مبلغ مجاهد، حجت الاسلام رضا داودی تهیه شده، توصیه می شود؛

وَ مَنْ یَخْرُجْ مِنْ بَیْتِهِ مُهاجِراً إِلَى اللَّهِ وَ رَسُولِهِ ثُمَّ یُدْرِکْهُ الْمَوْتُ فَقَدْ وَقَعَ أَجْرُهُ عَلَى اللَّهِ وَ کانَ اللَّهُ غَفُوراً رَحیماً(نساء/100)
 و کسى که از خانه خود به قصد مهاجرت به سوى خدا و پیامبرش بیرون رود، سپس مرگ او را دریابد، مسلماً پاداشش بر خداست و خدا همواره بسیار آمرزنده و مهربان است)


نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی